ایران و بحران تحریمها
فاتح صالحی
به دنبال روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی در ایران، غرب و
بخصوص ایالات متحده ی آمریکا مجموعه ای از تحریمها را
علیه ایران تصویب کردند، اما با شروع جنگ هشت ساله میان
ایران و عراق این تحریمها به حاشیه رفتند و به شکلی عملی
به اجرا درنیامدند.
امروزه
بعد از 31 سال از آن تحریمهای ضعیف، مدت نزدیک به 4 سال
است که این تحریمها بیشتر مدنظر قرار گرفته و حتی زیادتر
شده است. هر چند ایران در این مدت به خصوص در دههی 70
شمسی توانست تحریمها را با سود گرفتن از بازار خرید دوم و
سوم تا اندازهای مشخص خنثی سازد. این مسئله هم به عدم
هماهنگی میان کشورهای تصویب کنندهی تحریمها علیه ایران
برمیگشت. چرا که از این طریق آن دسته از کشورها مواد لازم
بازار مصرف ایران را به آن کشور روانه میکردند و سود قابل
توجه و چندبرابری در بازرگانی با ایران به دست میآوردند.
از این سو هم رژیم تهران به خاطر بقا و تسلیح خود، هرگز به
فکر منافع عمومی مردم ایران نبوده و آن درآمدی را که
میبایست به سبد سرانهی مردم واریز شود، یکسره روانهی
بازارهای اروپا، آسیا و حتی آمریکا میکرد. این فرآیند تا
آشکار شدن فعالیتهای مخفی ایران برای غنیسازی اورانیوم
که به مدت 18 سال دور از انظار عمومی و ناظران آژانس
بینالمللی نیروی اتمی، در مراکز مخفی ایران انجام
میگرفت، ادامه داشت. اما پس از این رویداد و شناخت
همهجانبهی ایران از سوی مقامات غربی، کار ایران را برای
تأمین نیازهای خود، به خصوص در زمینهی اتمی و نظامی تا
اندازهای دشوارتر ساخت. اما ایران توانسته بود از راه
تأسیس شرکتهای مختلفی بهخصوص در کشورهای حاشیهی
خلیجفارس و جنوب شرقی آسیا، نیازهای خود را برای دستیابی
به بمب اتمی تأمین نماید. این مهم در حقیقت دور زدن
تحریمها و به گونهای سوءاستفاده کردن از سیستم مالی و
اقتصادی جهانی به شمار میآید. امری که کشورهای غربی و
بهویژه آمریکا را وادار ساخت که تحریمهای دقیقتری علیه
ایران به اجرا دربیاورند. به همین منظور سه قطعنامه در
شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه برنامههای هستهای
ایران به منظور پیشگیری از دستیابی به تکنولوژی ساخت بمب
اتمی از سوی رژیم آخوندی تصویب شد. اما این تحریمها هم به
گونهای نتوانستند تأثیرگذار باشند. به همین دلیل بحران
هستهای جمهوری اسلامی ایران، کشورهای عضو شورای امنیت را
متقاعد ساخت که تحریمها باید هدفمندتر باشند تا ایران
نتواند از راه سومی آنها را دور بزند، مسئهای که برآیند
ناهماهنگی در میان کشورهای غربی، آمریکا و آسیا بود. اما
پس از کار و مطالعات بیوقفهی کشورهای 1+5 ، بهخصوص
فرانسه، بریتانیا، آلمان و آمریکا، طرحی تازه از تحریمها
به شورای امنیت سازمان ملل تقدیم شد. ایران در این مورد
کاملاً احساس کرد این قطعنامهی جدید میتواند توانایی این
کشور را در تأمین نیازهای خود با مشکل مواجه سازد. از همین
رو، به شکلی همهجانبه دیپلماسی خارجی خود را به کار
انداخت تا جلوی تصویب این قطعنامه را که مجموعهای از
تحریمهای هدفمند علیه برنامههای هستهای و نظامی ایران
را شامل میشد، بگیرد. اما برخلاف تلاشهای دستگاه
دیپلماسی ایران، چهارمین قطعنامهی شورای امنیت علیه
برنامههای اتمی و نظامی ایران در مورخهی 9 ژوئن 2010
تحت عنوان قطعنامهی 1929، با اکثریت آرای اعضای شورای
امنیت به تصویب رسید.
این قطعنامه برخلاف قطعنامه های دیگر تا اندازهای
سختگیرانهتر بود، بهخصوص که همه ی کشورهای عضو سازمان
ملل متحد را به اجرای کامل آن ملزم میساخت. این مسئله هم
سبب شد که برخی از دوستان و همپیمانان استراتژیک رژیم
تهران از این کشور روی برگردانند.
برای نمونه به جز کشورهای خلیج فارس، کشور روسیه که به
شکلی مستمر مدافع ایران بوده و عملاً بارها از تصویب
قطعنامه های اینچنینی علیه ایران جلوگیری میکرد، به صف
کشورهای تحریم کننده ی ایران پیوسته است. دستور عدم فروش
سیستم ضدموشکی
S300
و چندین نوع ابزار و ادوات جنگی دیگر مثل سامانههای
دفاعی، هوایی و دریایی که در لیست سازمان ملل متحد فروش
آنها به ایران ممنوع اعلام شده، نشان دهنده ی این واقعیت
است که حتی کشوری همانند روسیه نیز دریافته است که رژیم
ایدئولوژیکی همچون جمهوری اسلامی ایران اگر توانایی ساخت
بمب اتمی را داشته باشد، قبل از همه ی کشورهای دیگر خطری
برای روسیه محسوب میشود، چرا که روسیه به خوبی دریافته
است که ایران چگونه توانسته است میان سیاستمداران مسکو
نفوذ کند و چگونه گروههای افراطی را در منطقه ی آسیای
میانه و قفقاز تجهیزو مسلح کرده است.
در روزهای اخیر کشور ترکیه هم اعلام نمود که به قطعنامه ی
چهارم شورای امنیت متعهد بوده و دوشادوش کشورهای جهان
تحریمها را علیه ایران به اجرا درمیآورد. هر چند این
سخنان تنها ظاهر قضیه بوده و به شکلی عملی احتمال اجرای آن
وجود ندارد. چرا که کشور ترکیه در شرایط کنونی میتواند به
بهترین شکل جیب مقامات رژیم جمهوری اسلامی را خالی کند و
سود مضاعفی ببرد، لیکن از سوی دیگر نیز اگر احساس نماید
منافع آن کشور با آمریکا و کشورهای غربی به ویژه در مورد
پرونده ی عضویت ترکیه در اتحادیه ی اروپا به خطر میافتد،
با اطمینان خاطر هرگز منافع و مصالح خود را برای مقامات
ایرانی فراموش نخواهد کرد و ایران را تنها خواهد گذاشت.
البته باید این نکته را نیز ذکر کرد که ترکیه به تنهایی
نمیتواند در همه ی زمینه ها به ایران کمک نماید، از
همین رو احتمال دارد از سوی کشورهای غربی تحت فشار قرار
نگیرد. در اینجا، تنها کشور چین باقی میماند که ایران به
طور کلی روی این کشور حساب ویژهای باز نموده و در شرایط
کنونی تنها کشور چین است که عملاً تحریمها را علیه ایران
به اجرا درنمیآورد.
اما این اوضاع نمیتواند ادامه پیدا کند، چرا که آمریکا و
غرب آنقدر کارت فشار برای اعمال فشار بر چین در اختیار
دارند که در موقع نیاز و در دقیقه ی 90 آن را به کار
بیاندازند. بر همین منوال تصور میرود که تحریمها روزبه
روز رژیم تهران را در مضیقه قرار دهند و رژیم آخوندها را
با شرایطی دشوارتر روبرو سازند.