لقمان مهفر، وکیل دعاوی در مصاحبه با روزنامه "کوردستان":
"دادگاه
میکونوس، در حقیقت محاکمه جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی
بود"
لقمان مهفر
18
سال از واقعه ناگوار میکونوس که در آن رهبر برجسته ملت کرد
و دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، دکتر سعید شرفکندی و
یارانش توسط تروریستهای جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند
میگذرد. رویداد ناگواري كه بعدها منجر به تشکیل جلسات
دادگاه میکونوس گشته و حکم این دادگاه در 21 فروردین 1376
اعلام گردید که رهبران جمهوری اسلامی را عاملین اصلی این
جنایت معرفی نمود.
برای بررسی روند دادگاه میکونوس و تلاشها برای
منحرفنمودن و به نتیجهنرسیدن اين دادگاه، گفتگویی را با
آقای لقمان مهفر، عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان
ایران انجام دادهایم که نظر خوانندگان گرامی را به مضمون
این گفتگو جلب مینماییم.
"کوردستان":
آقای مهفر، شما در پانزدهمین سالگرد شهادت دکتر شرفکندی و
یارانش، کتابی تحت عنوان "میکونوس، قاتلان شرفکندی را رسوا
میکند" به چاپ رساندید. اندیشه نوشتن چنین کتابی در شما
چگونه شکل گرفت؟
ج: هر دانشجویی در سال آخر دانشگاه بایستی موضوعی را به
عنوان بحث ارائه میکرد. با مشورت چند تن از استادانم
موضوعی برایم مشخص گردید تحت عنوان "مسئولیت دولت در ترور
سیاسی در سطح حقوق بینالملل و حقوق داخلی، شرفکندی به
عنوان نمونه".
بعداً قرار براین شد که این موضوع به جوهرهی اصلی تز فوق
لیسانسم تبدیل گردد که متأسفانه به دلیل مسائل و مصائب
سیاسی و تشکیلاتی نتوانستم به تحصیلاتم ادامه بدهم. ولی
بنا به درخواست تعدادی از استادان و دوستانم تشویق شدم که
این بحث را غنیتر نموده و آن را همچون کتابی درآورم.
اینجانب نیز به سه دلیل این کار را انجام دادم:
نخست اینکه این موضوع مرتبط با مسئله کرد میباشد. در
گذشته ملت کرد نتوانسته یا این فرصت را دراختیار نداشته
است تا خود تاریخش را بنویسد. نگارش تاریخ آن نیز توسط
بیگانگان صورت گرفته است، بیگمان این امر نیز فارغ از
کاستی و قصور نبوده است، زیرا نویسنده اطلاعات کافی را در
مورد مسائل مربوطه نداشته و به زبان این ملت تسلط نداشته
است، به همین دلیل در اکثر اوقات مترجم قادر نبوده است که
قضیه را منطبق بر واقعیت برای او نقل کند.
به دلیل عدم تسلط بر زبان یا به هر قصد و نیتی دیگر، قضایا
به درستی بازگو نشده و تاریخ به نگارش درآمده دچار کاستی و
نقصان گردیده است.
دوم، ارزش و اهمیت دادن به موضوع است که معتقدم در مورد آن
به قدر کفایت نوشته نشده است زیرا پدیده ترور لازم است
بیشتر از آنچه که هست در مورد آن نگاشته شود، به ویژه که
جمهوری اسلامی از بدو حاکمیتش ترور را به عنوان استراتژیی
برای رسیدن به اهداف پلید خود به کارگرفته است. به همین
دلیل لازم است که پژوهشی علمی در مورد آن انجام گیرد. من
برآن بودم که با نگارش این کتاب، تاریخ نگاران، محققان و
آگاهان در زمینه سیاسی و حقوقی را تشویق نمایم تا آنان با
قلمی نیرومندتر و اطلاعات بیشتر این بحث را غنیتر نمایند
و زوایای حقوقی و علمی آن را مورد بررسی قرار دهند.
سوم: این را رسالت و وظیفه خود میدانستم که تلاش و
مبارزات رهبرمان، شرفکندی را گرامی بدارم. که بخشی از
تاریخ حزب دمکرات و جنبش آزادیخواه کرد است. از طرف دیگر
کمکی باشد به غنیتر نمودن آرشیو ملی کرد.
"کوردستان":
چند روز از رویداد ناگوار میکونوس نگذشته بود که دستگاه ضد
جاسوسی بریتانیا (اینتلجت سرویس) به دستگاه همتایش در
آلمان محل اختفاء متهمان را اطلاع داد. کمتر به این موضع
بریتانیا پرداخته شده است. شما این اقدام را تا چه اندازه
در پیشبرد روند محاکمات تأثیرگذار میدانید؟
ج: بدون شک اطلاعات بریتانیا به منزلهی قرائن و اسناد
معتبری برای پلیس آلمان جهت اثبات جنایاتی بود که توسط
تروریستهای جمهوری اسلامی در برلین صورت پذیرفته بود، این
نیز به آن زمان بر میگردد که شهر برلین تحت کنترل چهار
کشور همپیمان (آمریکا، بریتانیا، فرانسه و اتحاد جماهیر
شوروی) قرار داشت و هر کدام از این کشورها نیز در منطقهی
تحت نظارت خود به کنترل امور میپرداختند بدین ترتیب "کاظم
دارابی" در منطقهی تحت نظارت و کنترل دستگاه اطلاعاتی
بریتانیا مورد کنترل قرار گرفته و حتی تلفن وی نیز کنترل
گردیده زیرا (ام، آی، 6) "کاظم دارابی" را عضو رسمی سپاه
پاسداران میدانسته که در حال انجام عملیات جاسوسی و تشکیل
شبکهای تروریستی بعد از فروریختن دیوار برلین واتحاد دو
آلمان و پایان یافتن تسخیر برلین بوده است.
دستگاه اطلاعاتی بریتانیا قبل از ترک برلین، تمامی اطلاعات
و اسناد مربوط به کار و فعالیتهای کاظم دارابی و همکارانش
را به پلیس آلمان تحویل داده و آنها را مطلع ساخته بود که
جمهوری اسلامی ایران توطئهای را برای ترور رهبران جنبش
کرد در دست دارد، و طرح این توطئه با رمز "بزرگ علوی" در
سفارت ایران مستقر در شهر "بن" برنامه ریزی شده است.
"کوردستان":
در جریان محاکمات مشخص شد که جمهوری اسلامی ایران تلاش
بسیاری نموده است تا هم دولت آلمان را به منظور توقف جریان
دادرسی تحت فشار قرار دهد و هم پیشنهادات مالی را به قاضی
پرونده نموده بودند تا حکمی نادرست و به نفع آنان صادر
نماید. آیا این فشارها و پیشنهادات برای مشخصنمودن قاتلان
و تصمیمگیرندگان آن جنایات مؤثر واقع شد؟
ج: خیر، زیرا دستگاه قضایی آلمان وظیفهی قانونی و ملی
خویش را با حداکثر شهامت و شجاعت به انجام رساند و هیچ
تهدید و مشکلی آنها را در انجام کارشان متزلزل ننمود،
تحقیقات و دادرسیها، مسیرحقوقی و قانونی خود را طی کرد و
در نهایت 5 نفر از مجرمان شرکت کننده در این جنایت بازداشت
و زندانی و بعداً نیز حکم در مورد آنان صادر گردید و
عاملان اصلی این جنایت نیز به جهانیان معرفی گردیدند. در
این قضیه دادستان کل آلمان "الکساندر فون استال" نقشی
برجسته را ایفا نموده و در عمل استقلال دستگاه قضایی آلمان
را به افکارعمومی نشان داد.
"کوردستان":
گفته میشود اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی برای به نتیجه
رسیدن پرونده بسیار مشهود بوده است؟ آیا جمهوری اسلامی
پیشبینی این اتحاد و همآوایی را مینمود؟ آیا اتحادی
اینچنینی تأثیری مثبت بر جریان پرونده گذاشت؟
ج: اتحاد و تلاش اپوزیسیون ایرانی تأثیرات خود را در
پیشبرد روند دادگاه داشت، زیرا ضربه و ضرر تنها متوجه حزب
دمکرات نبود، بلکه تمام اپوزیسیون ایرانی و جنبش سراسری
ایران متضرر گشته بود. جمهوری اسلامی نیز بر این امر واقف
بود که اگر شرفکندی زنده باشد در تلاش برای تشکیل جبههای
متحد خواهد بود. با توجه به ویژگیهایی که شرفکندی داشت،
رژیم در خستگی ناپذیری، ذکاوت و شمّ سیاسی او تردید نداشت
و میدانست که در این کارموفق خواهد گردید، این نیز خطر
بزرگی بود که منافع جمهوری اسلامی را مورد تهدید قرار
میداد. به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفتند. دیدیم که
دکترشرفکندی در یک نشست اپوزیسیون ایرانی به شهادت رسید.
میتوانم بگویم اساس آن نشست به خمیر مایهی اتحاد و
همآوایی و موضع مشترک اپوزیسیون برای حمایت و موفقیت
دادگاه میکونوس علیه ظلم و تروریسم بینالمللی تبدیل شد.
"کوردستان":
مطبوعات آلمان، جریان دادگاه میکونوس و روند پیشرفت پرونده
را به موضوعی اصلی تبدیل نموده و بسیاری اوقات با انتشار
سندی از منحرفنمودن جریان دادگاه ممانعت به عمل
میآوردند. این بُعد را چگونه میسنجید؟
ج: در هر کشوری اگر پروسهی دموکراسی نهادینه گردد، حکومتی
دموکراتیک بر سر کار باشد و قانون حکومت کند، تمامی قوا
دارای شخصیت حقوقی و معنوی خویش میباشند و هرکدام در
عرصهی وظایف و قدرت خویش، نقشی اساسی را بر عهده دارند.
مطبوعات نیز که به عنوان رکن چهارم شمرده میشوند، در
کشورهای دموکراتیک میتوان گفت نقش شگرفی در شفافسازی
حقایق و پیشگیری از تحریف و ظلم ایفا مینمایند. به همین
دلیل مطبوعات و رسانههای آلمان نقش مؤثری در پیشگیری از
به انحرافبردن جریان حقوقی و تصمیم عادلانه و حکم تاریخی
دادگاه میکونوس ایفاء نمودند.
"کوردستان":
آقای مهفر، گفته میشود دلیل اصلی پیشرفت جریان دادگاه و
رسوایی و محکوم شدن قاتلان و تصمیم گیرندگان، استقلال قوه
قضائیه آلمان از قوه مجریه این کشور است. نظر شما در این
رابطه چیست؟
ج: این امری طبیعی میباشد که نقش قوه قضائیه در ارتباط با
مسئله میکونوس مهم و با ارزش بوده و این حقیقتی غیر قابل
انکار است. نقش اصلی را در این قضیه دستگاه قضایی این کشور
ایفا نموده است، ولی تمامی آن علتها و عوامل دیگر که در
پرسشهای قبلی به آن اشاره نمودم، کمک جانبی مناسبی بودند
و چه از لحاظ اطلاعاتی و چه از لحاظ معنوی و مادی در
پیشبرد و موفقیت جریان دادگاه مؤثر بودند.
"کوردستان":
آیا میتوان گفت که دستگاه قضایی مستقل، بدون آگاهی و
هوشیاری مردم و حمایت نیروهای فشار یا فشارهای مطبوعات و
رسانهها، نمیتوانست به موفقیتی آنچنانی دست یابد؟
ج: اگر دستگاه قضایی مستقل باشد بدین معناست که پروسهی
دموکراسی در یک کشور نهادینه گشته است. با این وجود در
جامعهای آزاد با سطح بالای آگاهی عمومی، دستگاه قضایی
احتیاج چندانی به مطبوعات و افکار عمومی ندارد. زیرا
مجموعهی دستگاه قضایی به وظایف خود آگاهند و روند قانونی
و اخلاقی خود را طی میکنند. موانع سیاسی و اقتصادی ... را
بر سر راه خود نمیبینند. زیرا قوا در امور یکدیگر دخالت
نمینمایند، ولی در کشورهای غیردموکراتیک نقش مطبوعات و
افکار عمومی ضرورتی اجتناب ناپذیر است تا قوا را ناچار به
عدم مداخله در امور یکدیگر نمایند و دستگاه قضایی روند
قانونی خود را بپیماید. اگر چه جمهوری اسلامی دولت آلمان
را تحت فشار فراوانی قرار داد تا از تشکیل دادگاه و صدور
حکم دادگاه میکونوس جلوگیری کند ولی نقش مطبوعات و
رسانههای جمعی و آگاهی مردم عاملی اساسی در افشای جنایات
رژیم و تسریع پروسهی دادگاه بودند. زیرا اگر نقش و
تأثیرگذاری آنها نبود امکان داشت روند دادگاه چنین موفقیتی
را بدست بیاورد.
"کوردستان":
به عنوان آخرین سئوال،پیامد دادگاه میکونوس بر جمهوری
اسلامی در وضعیت کنونی چگونه است؟ آیا جهان میتواند آن
حکم تاریخی را فراموش کند؟
ج: از آثار و پیامدهای دادگاه میکونوس همکاری ملیتهای
ایران بود، صدای اعتراض کلیه آزادیخواهان جهان که بهم
پیوند خورده است، در حقیقت آن دادگاه به معنای پایان کار
قاتلین در این دادگاه نبود. این دادگاه در واقع محاکمه
جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی بود. حکم این دادگاه
نخستین سند بینالمللی است که میتوان آن را اساسی محکم،
چه برای زمان حال و چه برای آینده دانست که در آن مسئولان
بلند پایه جمهوری اسلامی در دادگاه بینالمللی محاکمه شده،
مسئله به مسئلهای بینالمللی تبدیل شده و محکومان آن
دادگاه به جهانیان شناسانده شدند.
زیرا دادگاه میکونوس این را اثبات نمود که مسئله تنها
معطوف به دادگاه میکونوس نیست بلکه به پرونده تعدادی دیگر
از افراد اپوزیسیون ایرانی مرتبط است که در آلمان و اروپا
ترور شدهاند. به عنوان نمونه دکتر عبدالرحمان قاسملو که
در 22 تیرماه 1368 در وین ترور شد. در اینجا تحقیقات به
صورت ناتمام باقی مانده پروندهها مختومه اعلام گشته یا
مورد تحقیق و بررسی قرار نگرفتند.
واقعیت میکونوس این حقیقت را هویدا نمود که میتوان آن
پروندهها را دوباره به جریان انداخت و در مورد جنایات
رژیم تحقیق نموده و جنایتکاران را محاکمه نمود. چه از لحاظ
حقوقی و چه از لحاظ اخلاقی فکر نمیکنم که جامعه بشری آن
حکم تاریخی را فراموش کند. زیرا آن حکم مشخص ساخت که رژیم
جمهوری اسلامی اگر چه لباس مذهبی برتن نموده ولی حکومتی
جنایتکار، ضد دین و قانون است و با جوامع امروزی سازگاری و
همخوانی ندارد.
منبع: روزنامه "کوردستان"، شماره 541