پایمال شدن حقوق مردم ایران در رسانههای بین المللی
کاوه جوانمرد
حاشیه ی نشستهای بینالمللی همچون اجلاس عمومی سازمان
ملل متحد در نیویورک به فرصت و بستر مناسبی در جهت
دروغپراکنیهای محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران مبدل
شده است. معمولاً در اینگونه اجلاسها احمدینژاد جزو
پرحاشیهترین شرکتکنندها بوده و همچنین یکی از سوژههای
از قبل تعیینشده خبرنگاران و رسانههای بینالمللی معتبر
به شمار میرود. فراهمشدن چنین فضایی بیگمان خشنودی کامل
این فرد را به دنبال دارد، چون به آسانی و بدون هیچ
محدودیت و مانعی به تحریف وقایع داخلی ایران پرداخته، بدون
اینکه کسی او را در برابر اظهاراتش مورد بازخواست قرار
دهد. طی چند سال اخیر به کرات محمود احمدینژاد در
مصاحبههای رسانهای تصویری شرکت کرده، اما به شیوهای
کاملاً غیراصولی و اخلاقی برخلاف نظریهی عدهای که به
تسلط و زیرکی او اشاره نمودهاند، به عنوانکردن
مجموعهای مسائل پرداخته که با حقیقت امر فاصلهی بسیار
زیادی دارد، این در حالی است که خبرنگاران و پرسشگران
خارجی نیز کاملاً بر نوع اصلوب رفتاری شخصیت احمدینژاد و
تزویر و ریای او در مصاحبهها آگاه بوده، اما بازهم شاهدیم
که مصاحبههای احمدینژاد به صورت دقیق و کامل بدون هیچ
تفسیری در حاشیهی آن، در تمامی جهان به نمایش گذاشته
میشود. در این حالت آیا مردم سراسر دنیا با مشاهدهی این
تصایر که از چندین رسانهی بینالمللی و معتبر پخش
میگردد، چه برداشتی از وضعیت داخل ایران خواهند داشت؟
بیشک از آنجا که منابع انتشار و پخش این مصاحبهها مورد
اعتماد بینالمللی میباشد، مخاطبان بهطور طبیعی دیدگاه
مثبتی را نسبت به شرایط موجود داخل ایران پیدا میکنند،
بیخبر از اینکه شخصیتی معلومالحال چون احمدینژاد پایبند
به هیچگونه اصول سیاسی و اخلاقی بینالمللی نمیباشد.
طبق قوانین مطبوعاتی و بینالمللی و مضاف بر آن اصول
اخلاقی و حرفهای در کار رسانهای میبایست تمامی
رسانههایی که با محمود احمدینژاد به مناظره و مصاحبه
میپردازند، در روال کار یا ضمیمهی پخش برنامه حتماً به
تفسیر سخنان و همچنین تشریح حقایق در صحبتهای او در تکمیل
مصاحبه بپردازند تا هم مخاطبان بتوانند برداشت دقیقی از
برنامه بهدست دهند، هم مردم ایران که قربانیهای شماره
یک مصاحبههای احمدینژاد هستند مورد ظلم و اجحاف قرار
نگیرند، در غیر اینصورت عملاً رسانههای خارجی در رابطه با
مسائل مردم ایران به نشر اکاذیب به شیوهی بینالمللی
پرداخته و حق و حقوق ملت ایران را نادیده و پایمال میکنند
که خود یکی از مصادیق نقض حقوق بشر به شمار میرود. در
موازات این مصاحبهها که با مسئولین ایران صورت میپذیرد،
این حق قانونی و عرفی مردم ایران نیز هست که با موضع
تدافعی در برابر سخنان غیرواقعی و داستانسراییهای
اینگونه افراد به روشنگری و تفسیر بپردازند که مردم ایران
از این حق نیز محروم هستند.
در چند مدت گذشته و در نشستها و اجلاسهای بینالمللی
گوناگون مسئولین ردهبالای رژیم ایران به کرات از سوی
خبرنگاران و رسانهها مورد پرسش در زمینهی موارد نقض حقوق
بشر در ایران توسط حاکمیت قرار گرفتهاند و هرباره پاسخ
این سؤالات از سوی مسئولین رژیم به شیوهای غیر واقعی و
کذب داده شده است. این مسئله سبب شده تا مقولهی حقوق بشر
در ایران به کلی ماهیت و ارزش واقعی خود را از دست بدهد.
رسانههای خارجی اینگونه مصاحبهها را با کسانی انجام
میدهند که هیچگونه مسئولیتی را در برابر سخنان و گفتهای
خود برعهده نمیگیرند تا جایی که محمود احمدینژاد بدون
هیچ واهمهای حکم سنگسار یک زن ایرانی را که خبرهای آن در
سطح جهانی انعکاس پیدا کرده تکذیب میکند و خبرنگار نیز به
آسانی از کنار چنین مسئلهی مهمی گذشته بدون اینکه به کشف
حقایق بپردازد. همین نوع مصاحبهها و انعکاس سخنان بیاساس
و غیرمسئولانه مقامات ایرانی به صورت بینالمللی عدم
شفافیت و ابهام در نامطلوبی وضعیت حقوق بشر ایران را در
افکار عمومی جهان سبب شده و منجر به کماهمیت شدن این
مسئله و بیاعتبار شدن آن در سطح بینالمللی شده است.
منش عامیانه احمدی نژاد او را نیز به این خودباوری رسانده
تا هر روزه در برابر دوربینها و نگاه مردم در سراسر دنیا
با صراحت کامل به تحریف وقایع و بیاخلاقیهای مقامات
ایرانی که خارج از اصول و مبانی بشر و موازین انسانی است
دامن بزند، در این حالت رسانههای بینالمللی که
مصاحبههای او را به چندین زبان انعکاس میدهند طلاییترین
فرصت و بستر را برای او و پایمالکردن حقوق مردم ایران به
صورت بینالمللی فراهم می آورند.