انقلابی برای جهان
باران
خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی هفته ی گذشته در رابطه با
احتمال حمله ی آمریکا به تأسیسات هستهای رژیمش و شروط آن
رژیم برای مذاکره با آمریکا، اظهاراتی بیان نموده که از
برخی لحاظ قابل توجه و بررسی هستند. خامنهای گفته است،
اگر به آنها حمله شود، میدان مقابله "تنها به منطقه"
محدود نمیشود، بلکه "میدان گستردهتر" خواهد بود و "به
روش خود" پاسخ هر فشاری را خواهند داد.
خامنهای در این اظهاراتش، از سویی هر نقطهی منطقه را از
آن رژیمش قلمداد میکند و چنین جلوه میدهد که طبیعی خواهد
بود اگر از نیروهای تروریست دستپروردهی خود در کشورهای
منطقه برای ضربه واردآوردن به نیروهای مهاجم بهره جوید و
از دگر سوی آن نیروها را تهدید به عملیات انتقامجویانه در
هر نقطهی جهان که امکانش را بیابد، میکند. این گفتهها
اثباتگر این واقعیت مکرراً تکرار شده میباشد که تنها
فعالیتهای مشکوک هستهای جمهوری اسلامی، برای جامعهی
جهانی تهدید محسوب نمیشود، بلکه این شبکهی جاسوسی و
تروریستی رژیم است که در بسیاری از نقاط جهان با پول نفت
مردم محروم ایران تأسیس شده است، به طریق اولی تهدید به
حساب میآید. "روش خود" ، کاملاً بیانگر ماهیت این رژیم
است، ماهیتی تروریستی که آمریکا و اروپاییها آنرا کاملاً
درک کردهاند، زیرا چندی پیش جمهوری اسلامی را به عنوان
بزرگترین حامی تروریسم در جهان معرفی کردند.
رژیم جمهوری اسلامی در پی دستیابی به سلاح اتمی است و در
این راستا حاضر به مواجهشدن با هرگونه تحریم و انزوای
بینالمللی میباشد، خود را برای یک جنگ سرنوشتساز آماده
میکند و علاوه بر اینها جهان را تهدید به برپایی یک جنگ
گستردهی منطقهای با استفاده از سلاح تروریسم میکند،
اینک پرسش این است که چه رژیمی در تاریخ تا بدین حد بشریت
را تهدید کرده است؟
یک نوع همبستگی بین المللی علیه جمهوری اسلامی و برای
امحا و از بینبردن این تهدید بزرگ، به مثابهی ضرورتی
کنونی مطرح میگردد، نه بدین دلیل که گویا اینقدر قدرتمند
باشد که بدون اتحاد بینالمللی از پای نمیافتد، بلکه به
خاطر لزوم تبلور یک درک جهانی از تهدیدات و مخاطرات
پیشرویش، و گرنه مردم ایران از این نیروی بالقوه
برخوردارند که این رژیم را از میدان بهدر کنند که اثبات
این امر بر همگان مبرهن است اگرچه انقلاب استقلالطلبانهی
آمریکا بدون حمایت فرانسه بر استعمار بریتانیا پیروز
نمیشد، انقلاب فرانسه تحت تأثیر انقلاب آمریکای نوین قرار
گرفت، انقلابهای ملیگرایانهی دههی 40 سدهی نوزدهم در
اروپا از یونان گرفته تا آلمان بدون حمایت و جانفشانی
آزادیخواهان جای جای آن قاره به موفقیت نمیرسیدندو انقلاب
کبیر اکتبر 1917 بدون کمک آلمانیها پیروز نمیشد اما
شرایط مبارزات مردم ایران به گونهای است که به تنهایی
توان آن را دارند شجرهی خبیثهی جمهوری اسلامی را از بیخ
وبن برکنند و در این راه عدم حمایت دولت و سازمانهای
بینالمللی از رژیم ایران مناسبترین کمکی است که جهانیان
میتوانند برای رهایی خود و مردم ایران از استبداد ولایت
فقیه و تروریسم کور ناشی از بنیادگرایی مذهبی ارائه نمایند.
با توجه به اینکه نه مدرنیزاسیون با افکار ارتجاعی جمهوری
اسلامی همخوان است، نه جهانیشدن اقتصاد و فرهنگ با
جهانگستر کردن تروریسم آن رژیم سرسازگاری دارد و نه آزادی
اندیشه و تکثر اطلاعات با دستگاه مغزشویی ولایت فقیه
همآوایی دارد و با مد نظر قرار دادن تهدیدات
انکارناپذیرشان، روشن میشود که انقلابی لازم است که مردم
ایران برای براندازی جمهوری اسلامی و بنیان نهادن نظامی و
دمکراتیک و مردمی از خود نشان دهند.
ــ "کوردستان"، شماره 539