به‌خێر بێن بۆ ماڵپه‌ڕی‌ "هه‌ڵۆی‌ كوردستان"                                ماڵپه‌ڕی‌ "هه‌ڵۆی‌ كوردستان" ماڵپه‌ڕی‌ هه‌موو كورد‌و كوردستانییه‌كه‌


ده‌سپێك
هه‌ڵۆی‌ كوردستان
سیاسه‌ت
كۆمه‌ڵایه‌تی‌
ئه‌ده‌ب‌و هونه‌ر
وتووێژ
شه‌هیدان
كتێب
سروود‌و وته‌ی‌ به‌نرخ
وێنه
فارسی
ئارشیو
پێوه‌ندی‌
لینك
 
 
 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قاضی محمد شناسنامهی ملی یک ملت

عارف نادری

11 اردیبهشتماه امسال مصادف با صدونهمین سالروز میلاد قاضی محمد است که بیش از نیم قرن است ملتی بزرگ در وطنی چند تکه و تجزیه ‏شده، وی را "پیشوا" نامیده و بهعنوان "پیشوا"ی فرهمند، زندهیاد و همیشه جاوید خویش باورش دارند و بر راهبرد مشخص‏شدهی وی پایدارند تا با ادامه مبارزه، آرزوها و آرمانهای انسانی و دمکراتیکش را تحقق بخشند. بدون تردید ملت کرد نیز همچون ملتهای دیگر، رهبران، شخصیتهای بلندآوازه و قابل افتخار بسیاری دارد که صفحات تاریخ پر از فراز و نشیب کرد و کردستان را شکل داده و مراحل زرین تاریخ خویش را متحقق ساختهاند. اما حقیقت آن است که قاضی محمد در لابهلای صفحات این تاریخ در مقایسه با رهبران پیش و پس از خویش، یگانه و بیهمتاست. به گونهای که هر روزی که از عمر این مقاومت و مبارزهی ملی ـ میهنی میگذرد قاضی محمد، نامآورتر و کاریزماتر، همچنین اندیشهها و اصول ترسیمی و پیشنهاد‏شدهاش بیش از پیش اهمیتشان نمایان و درک گشته و مورد تأیید و تأکید قرار میگیرد. اصولی که پس از گذشت نیم قرن عامل اشتراک مساعی و پشتوانهی آرمانهای انسانی و برداشتهای ذهنی و عینی ملتش میباشد.

آنچه که قاضی محمد را شخصیت بیبدیل تاریخ دیروز و معاصر ملتش مینماید و شخصیتی متفاوت از شخصیتهای ملتهای همسایهاش به او میبخشد، بیش از همهی فاکتورها، پراگماتیست بودن قاضی محمد در هر دو زمینهی پراکتیک و واقعبینی سیاسی یا بهعبارتی دیگر کاربست خوانش، شناخت، تئوری و عمل بر مبنایی درست و واقعبینانه است. اگر چه قاضی محمد، صاحب جایگاه ویژهی خانوادگی، توانگری، وزنهای مهم بودن در سطح اقلیمی، آشنایی با هفت زبان زنده دنیا، اقتدار سنتی و ... بود، اما هیچ یک از این امتیازات و خصوصیات عامل اساسی کاریزمابودن قاضی محمد و انتخاب وی به عنوان پیشوای کردها نیست. بلکه بریدن و گذشتن قاضی از آوانسهای به میراث مانده و مبارزه برای تغییر، تحول؛ ایجاد و استقرار سیستمی متفاوت با ساختار حاکم سنتی و سلطهی پذیرفته‏شدهی عصر، همچنین نظریهپردازی توأم با عمل و آوانگاردبودن شخص ایشان در عرصهی اجرا و هزینه دادن در راه برنامه و گفتمان ارائه‏شده، قاضی را به نام "پیشوا" شناساند و اتوریتهی نخبهای برگزیده را به وی بخشید تا پیشاهنگ چرخشی عظیم و مدرن در تاریخ ملتش باشد و اکثریت آنها را حول خطمشی و هویت ملی و میهنیشان سازمان دهد.

قاضی برای نخستین مرتبه در تاریخ ملت خویش به جای اتکا به پایگاه و جایگاه خانوادهای ـ عشیرهای، دلبستگی و وابستگی به ذهنیت و سیاق سلطان ـ رعیتی و خود را خداوندگار مردم دانستن و فرمانروایی بر آنان، به بطن تودههای مردم میآید و در دل آنان جای میگیرد. وی پشت به نسلی جدید از جوانان تحصیلکرده، فداکار و تحولطلب میبندد که صاحب ارادهای قوی و محکم بودند و باور و اعتماد به نفسی شگرف داشتند کسانی که حاضر نشده بودند به شکل بخشی از وضع موجود دربیایند بلکه بر این اعتقاد بودند که باید به جای وفق دادن خویش با زمان و همرنگ جماعت شدن، بایستی زمان و وضعیت حاکم را مطابق مرام خویش شکل داد و از ریسک کردن و تقبل هزینههای آن ترسی به دل راهنداد. بدین ترتیب آرمانهای آزادیخواهانهی اشخاصی اینچنینی تحت لوای توانایی، تجارب، عقلانیت و منطق قاضی، خطمشی غیرمعمول اما ضروری و متناسب را جهت شکلگیری هویت ملی یک ملت از هم پاشیده و نقشهی راهی را برای استقلال و خوشبختی آنان ترسیم و به ارمغان آورد. فرهنگ، تغییر و تحول، آغاز و آرزویی که شخص قاضی الگوی واقعی آن بود. قاضی، فاصله، شکاف و خلأ موجود میان نسلها و طبقات جامعه کردستان را کمرنگ و حتی در بسیاری از زمینهها آن را به تمامی برداشت و خودشان نیز به شخصه با جوانانی همچون هژار، هیمن و ... همفکر، همسنگر، همتراز و همشأن گشت تا بتوانند دوش به دوش هم، وطنانشان را به پیروزی برسانند. قاضی اعتقادی عمیق و تمام و کمال به این قشر و نسل نوین داشت زیرا بر این باور بود که اینان افرادی خودساخته هستند که جسارت و جرئت اندیشیدن، تصمیم و اجرای تصمیماتشان را دارند. بدین علت از دیدگاه قاضی اینها میتوانند دینامیسم تغییر و نیروی بنیادنهادن طرحی نو و ساختن باشند.

از سوی دیگر، آنطور که شالودههای فکری جمعیت ژ ـ کاف، حزب دمکرات، جمهوری کردستان، بیانات و مواضع قاضی محمد بیانگر آن است، علت و عامل همآوایی و همراهی قاضی و قشر روشنفکر دگراندیش جامعه آن عصر کردستان بهخاطر وجود و حضور دشمنی مشترک و استعمارگری مستبد نبوده است بلکه اراده، آرمان و هدف ایجاد کیان و سیستمی مدرن و دمکراتیک بوده که در سایهی آن کرامت و فضیلتهای همهی افراد و جمعیتهای ساکن در داخل واحد سیاسی کردستان محقق و محفوظ باشد، به عبارتی دیگر، اساس رویکرد و عملکرد قاضی و اندیشههایش مبتنی بر نوآوری و بنیادنهادن است، تفکری که کوچکترین نشانی از ویرانگری، تصفیه و عدم تحمل وجود و حضور دیگری در آن به چشم نمیآید.

مفهوم آزادی، معنا و قداست خاص خویش را در نزد قاضی دارد. زیرا از دیدگاه قاضی، آزادی تنها ارزش جاودانه تاریخ است و اگر ملتی هدفی به غیر از آزادی داشته باشد و چیزی را بر آزادی ترجیح دهد، همه چیز را از دست خواهد داد. زیرا از دست دادن آزادی و به انحصار درآوردن آن، زیر سؤال بردن انسانیت انسانهاست و ملت زنده، ملتی است که برای زنده نگهداشتن، پاسداشت و پاسداری از آزادی، زندگی را دوست دارد. تحت لوای این اندیشههای مدرن و دمکراتیک است که قاضی محمد، آزادی را بهعنوان اساس و چیستی حکومت و مشروعیت حکمرانی میداند و آخرین درجه فساد و تباهی در نزد وی بهکار بردن قوانین برای توجیه و کاربرد ظلم است. شرط وی برای تحقق آزادی و زندگی آزاد، پرستش حقیقت است و از دیدگاه وی آزادی و حقیقت دو قطب تکامل و کامل‏کنندهی یکدیگرند. هستی یافتن، بلوغ و کمالی که در آنجا، تنها بنیاد نهادنها و تغییرات عمیق و بنیادی شناساننده و معرف بینشها و منشها هستند و ملتها وجود خود را در نبود غیرخود و اضمحلال تمدن دیگریهایشان نمیبینند. فلسفهای که روح ملت را قربانی هیچ شخصیتی نمیکند، بلکه این رهبران و خادمین ملت هستند که لازم است قربانی ملت خویش شوند و بهطور عملی جرئت و جسارت اثبات این حقیقت را داشته باشند تا بدان سیاق ماهیت و درونمایهی حقیقت و آزادی برجسته گردد و جان در کالبد ملتی بدمند که دیگریهایشان خواستهاند از ارزش واقعی حقیقت و آزادی تهیاش نمایند. بدین علت قاضی محمد، "پیشوا"، ماهیت، شناسه و سمبل ملی ملتی بیدولت است و عملکردهایش، درس اخلاق ملی، وجدان ابرمردی و فرهمندی، پایبندی رهبریی پیشرو، متعهد و خلاق است که تا همیشهی تاریخ سرزمین و ملتش، پیشوای بیداری و فلسفهی صلحجویی، موجودیت و ماندگاریشان است.

منبع: سايت كوردستان میدیا

 
 

لاپه‌ڕه‌ی‌ سه‌ره‌كی‌

پێوه‌ندی‌ له‌گه‌ڵ‌ هه‌ڵۆی‌ كوردستان

بڵاوکردنه‌وه‌ی بابه‌ته‌کانی ئه‌م ماڵپه‌ڕه به‌ بێ ئاماژه به ماڵپه‌ڕی‌ "هه‌ڵۆی‌ كوردستان"‌ قه‌ده‌غه‌یه

Copyright © www.heloykurdistan.com