هنگامیکه بحث از سمت و سوی جغرافیای معینی پیش می آید طبیعتا ظرفی که سمتها در آن واقع می شود بایستی به درستی آنها را شناخت و سپس مبادرت به گفتگوی آن شد، به همین منظور سالهاست در صف جریاناتی در حوضه ی کوردستان ایران گاه گداری در سیستم مبارزات درونی ...خود اصطلاح "جنوب کوردستان" را تعریف و حتا برجسته می کنند و در ادامه ی این محور بر اساس درک تئوریک، عملی و علمی آن به نظر می آید کسانی که خط کش متراژ بندی و مرز گذاری را که به دست گرفته اند از یک سو بنیاد و عامل سمت گذاری جهت ها از اساس کج بنیاد نهاده اند و از طرفی دگر عاملان آن به دلایل متفاوت و حتا علمی -جغرافیایی غافل از واقعیات موجود کنونی آن سرزمین هستند، بنابرین به منظور کار کردن روی یک پروژه ی معماربندی در عرصه ی جغرافیای سیاسی و اجتماعی با در نظر گرفتن تنوعات دموگرافی آن لازم است به شیوه ای خاص و تکیه بر علم جغرافیا با توجه به داده های علمی باید سمت و سوها را شناخت و آنگاه جهت ها را نامگذاری و در برنامه و سیاست خود نهادینه کرد!؟
از سخنی دیگر چند دهه ای می گذرد که جریان های سیاسی کوردی وابسته به کوردستان بخش ایرانی اش گاه گداری در تزئیناتی کردن روبنای سیاسی خود اصطلاح " اهمیت جنوب کوردستان " را به چالش کشانده و ندای دلسوزی و تاثیر گذاری را از فراز کوههای ارارات ،قندیل و...غیره به سوی پرتگاه های پڕاو، شاهو، دالاهو،قلاجه، الوند،مانشت ...رها کرده، اما گویا در گسیل کردن این امواج سیاسی به اصطلاح! نارسایهای زیادی به چشم می خورد واصوات آنها به قدری ضعیف هستند که گوش و مغزها از گرفتن آن عاجزند!؟
در طول سه دهه ی گذشته تا کنون اکثریت سازمان و احزاب کوردستان ایران واژه ی جنوب کوردستان را به عنوان خوراکی خوش طعم بر سر سفره های درون سیاسی- تبلیغاتی خویش واگذار کرده اند ، اما از نتایج آن تا کنون به نظر می رسد که نه تنها مردم سمت جنوب کوردستان واقعی، از این سفره لقمه ای تاثیر گذار نسیبشان نشده است بلکه در واقع سیاست استراتژیکی و ملی گرایی این سازمان و احزاب در عمل بر روی محور مورد بحث قرار نگرفته است!هر چند از نگاه اینها سمت و سوی جغرافیای جنوب کوردستان از مناطق شهرستان "سقز" به پایین آغاز می شود، ولی اگر چنانچه این حکم فرضی را هم قبول داشتە باشیم باید بدون شک ابراز داشت که شوربختانه تاکنون مناطق فرض شده باز هم به گونه ای مبهم! از الطاف و خمیر مایه های تبلیغاتی- سیاسی جریانات سیاسی کوردی تا حدودی بی نسیب مانده اند!؟ و از سوی دگر برای نشان دادن تراوت شاخ و برگ خویش هر از گاهی دراوقات لازمه به مثابه تحریکات چند جانبه ای همچون ابزاری بر سر زبان ها به جریان می افتد،اما در کلیت خود این متدها ی تکراری در عمل تا کنون به رودخانه ی نا کجا آبادها راه پیدا کرده است، بنابرین نگارنده ی سطور مذکور بر این عقیده است که مدافعان و صاحب منصبان این جریانات کوردی از سویی یا بدرستی جغرافیا و دموگرافی واقعی کوردستان ایران را نمی شناسند و یا بی باوری و عدم اطلاعات کافی باعث شده که حقایق اصلی را کتمان کنند! اکنون چنانچه به فرض اگر بر نظریه ی اول که همان عدم شناخت جغرافیا باشد تکیه کنیم باید پرسید راه شناخت، آگاهی و عبور از این مرزها را به چه شیوه های بایست آماده و ممکن کرد؟ در پیرامون چنان پرسشی باید ابراز داشت هنگامی که با روشی علمی وباورمند چهارچوب جغرافیای کوردستان ایران را رقم بزنیم قادر خواهیم بود که از شر اصطلاحاتی سیاسی -تبلیغاتی که منافع جمعی مشخص را تامین می کند نه تنها خلاص خواهیم شد بلکه با دیدی آگاهانه همراه مطالبات و استراتژی تمامی مردم منطقه ی کوردستان ایران پیوند خورده و به جلو پیش خواهد رفت.
از زاویه ای دیگر اگر سرزمین کوچک شده و موجود کنونی را از مرز ماکو در شمال کوردستان تا انتهای شهر موسیان در ایلام را مد نظر قرار دهیم به گونه ای تخمینی به داده ای دست خواهیم یافت که میانگین طول جغرافیای این سرزمین، خود را در شهرستان " کامیاران" نشان خواهد داد و بر این اساس با در نظر گرفتن حداقل درصد خطای آن در درازای جغرافیای کوردستان ایران می توان به این نتیجه پی برد که سمت جنوب کوردستان را بایست از منطقه ی کامیاران به پایین به حساب آورد و در واقع باید گفت که کامیاران مهمترین و نزدیکترین پل ارتباطی است که از جهات گوناگون به جهت جنوب کوردستان حائز اهمیت است و به همین منوال با تکیه بر روش آمارگیری و با برشمردن درصد خطای آن به نظر می آید که کثرت جمعیت نیمی از کوردستان ایران را از شهر کامیاران تا ایلام واقع شده است و از لحاظ دارا بودن منابع طبیعی و ذخایر زیرزمینی ...در کوردستان تا کنون حرف اول را می زند و بافت جمعیتی آن از بعد زبانی و ملیتی نزدیک به اکثریت متعلق به نژاد کورد است اگر چه بیش از یک قرن است که حکومت های مرکز نشین به شیوه های گوناگون سعی کرده اند که زبان، تاریخ، فرهنگ کورد بودن...آنها را محو و به نابودی بکشانند و همچنان در تداوم آن سیاست لایه ی مذهبی اکثریت مردمان این قسمت از کوردستان را بیشتر صیقل و برجسته کنند و بابت وابستگی ملیت آنها را در زیر لایه های چرکین و مهندسی شده بخشکانند، اما اگر چه نمی توان انکار کرد که در مسیر موجود به بسیاری از اهداف خاص خود دست یافته اند ولی در همانحال خوشبختانه به تمامی بر اسب مراد خویش سوار نشده اند!؟
استان های ایلام،کرماشان و حتا سنندج در تحولات و تغیرات فرضی که اگر رخ بدهد همچون همچون ارومیه و شهر و شهرستان های آن مشکل مرزی و ملیتی " آذری -کوردستان "ی ندارند، بلکه نیازمند مدیریتی قوی هستند که بتوان تنوعات لهجه ای،فرهنگی و آیینی آنها را در حد تعادل نگه داشت، کرماشان به مثابه نمایی از ایلام، بیجار، بخشهای از قروه-دهگلان، تمامی کوردهای همدان و بخشی از شمال لرستان...از یک تاروپود مشابه از هم رنگ گرفته اند، بنابرین اهمیت دادن جریانات کوردستانی از لحاظ سیاسی و باور واقعی به این الگو ( کرماشان) خود القایی خواهد بود برای گسترش نفوذ درنمونه ها و زیر مجموعه های آنها.
بافت اجتماعی و روانی ساکنان این مناطق همچون تاروپود بسیار ظریفی هستند که خواندنی های قابل توجهی را به همراه خود دارند و اگر احزاب و سازمان های کوردی به سر فصل برنامه های سیاسی-ملی خویش معتقد باشند و قصد نفوذ و گسترش هدف خود را در این سمت از کوردستان دنبال کنند شایسته است قبل از ابراز هر گونه تبلیغات تزئیناتی خود، صفات پیچیده و متمایز مردم آن مناطق را برسی و بشناسند و تنها راه باز کردن این قفل همانا راه دادن، تقسیم و شریک کردن قدرت و سیاست خود با افرادی از جنس اکثریت مردمان مناطق نامبرده میباشد و گرنه نقش " کرماشان " در هر گونه رخداد آتی نقشی نخواهد بود که امروزه از سوی آحزاب کوردی در کوردستان عراق بر دوش " خانقین " یها نهاده شده است! و در همین راستا " ایلام "هم بسان " مندلی " کنونی نخواهد بود که در بین عمامه دار و حشد شعبی و کورد پرس شود، طبیعتا بدون تردید به خاطر جو امنیتی وحاکمیت استبداد مذهبی رژیم اسلامی ایران امروزه در صف مردمان کرماشان -ایلام بسیاری افراد نخبه ،آینده نگر و صاحب مرام وجود دارد که خود را نهان و بی صدا نگه داشته اند و در هر تحولات ناگهانی به نسبت سرنوشت مردمشان سکوت نخواهند کرد، بنابرین در آخرین جمله لازم به تاکید است که اگر چنانجه جریانات سیاسی و حتا مدنی-فرهنگی وابسته به کوردستان ایران بخش های از مردمان دیار مورد بحث را با افکار خود شریک و همراه نکنند نه تنها دیر خواهد بود، بلکه فیلترهای غیرقابل انتظار و تنگ تری در برابر نفوذ آنها متولد خواهد شد که در نهایت قادر نخواهند بود که به آسانی حداقل بستری را برای پیشرفت و برآورد هدف خویش زمینه سازی کنند.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
تماس از طريق فيس بوك:


نووسراوه له لایهن Mad kurdistani, April 20, 2017