اصول مشترک (Common Principles)
-عمومي
-اختصاصي
عمومى:
"میثاق"ها و "ارزش"ها ریشه در "تجربه ها" و "خرد جمعی" نسل های متوالی در طول "زمان" دارند و کمتر کسی در واقعی بودن آن تجربیات و "اجماع" و "توافق های جمعی" برآمده از آنها تردیدی به خود راه داده است.
-اصول و ارزش های جهان شمولی وجود دارند که دستاور کوشش نسل های بی شمار در طول تاریخ بوده و از لوازم بنیادین نیل به وفاق و همدلی در میان یک ملت هستند. اصول و ارش هایی چون:
- راستگویی
- پایبندی به حقیقت
- منافع ملی
- صیانت از سرزمین
- احترام به میثاق های ملی
- وفاداری به میثاق های ملی
اختصاصى:
-ارزش های پایدار ملی":
-تاريخي
-جغرافيايي
-فرهنگي
-اجتماعي
-تربيتي
-روانشناختي
-"سنت های ملی پایدار"
-"فرهنگ ملی":
-زبان ملي
-آيين
-هنر ملي
-ساختار اجتماعي
-تکنيک زندگي
ارزش هاى مشترک را در وضعيت کنونى چگونه مى توان در يک نقطه متمرکز ساخت و "شبکه ى واحد کردستاني" را پديد آورد؟
- انباشت اصول عمومى و اختصاصى در يک بسته ى سياسى نيرومند از "اقتدار"(status) و "قدرت"(power) بايد چشم انداز ترکيب دو مفهوم واژه ى "سنت ملى انباشته"() و "رضايت ملى همگاني"() را هدف کند.
در اين تعريف سنت ملى انباشته اشاره به اصولى دارند که مشترک هستند يعنى از قبل بوده اند و پيش تر ساخت يافته اند و در ذهن جمعى نهادينه شده اند اما براى محقق شدن رضايت ملى همگانى بايد اصول مشترکى را ساخت و به تدريج در شعور جمعى وارد کرد.
براى ساخت و نهادينه سازى رضايت ملى همگانى، به صورت کلى بايد مسيري16 مرحله اى را از آغاز تا انجام پشت سر گذارد:
1- نقش آفرينى درقالب هويت مقاومت
2- نقش آفرينى درقالب هويت قدرت
3- تجميع و سازماندهى نيروهاى اجتماعى، سياسى پيرامون نقطه كانونی هويت ملي
4- ايجاد و تداوم گفتمان هاى درون گروهي
5- انديشيدن به ميكروپوليتيك درعين تفكر ماكروپوليتيك
6- جنبش در كنار سازمان
7- تلاش براى ايجاد زنجيره و درادامه، شبكه ى هم ارز
8- تشكل، پروژه و برنامه درقالب ساماندهى يك بلوك
9- كانونى كردن "باهم بودگي" و "درهم بودگي"
10- توسعه ى روابط افقى وتلاش براى ارتقاى عمودى در قالب تشكل و سازمان
11- ملاك قراردادن هويت شناسنامه دار ملي
12- فعاليت نهادمند
13- تقويت قدرت"خود"
14- تعريف هويت ملى كرد درطول مصالح جهاني
15- توليدنوين، مخاطب نوين، تركيبات نوين، سازماندهى نوين و رهبرى نوين
16- بازسازى آرمانهاى ذهنى، تلاش براى ايجاد يك عينيت سياسى، اجتماعى نوين از طريق انطباق سازى سپهر ذهنى و عينى.
همزمان در سطح گفتمان سازى نيز بايد سه کار اصلی انجام شود:
1ـ راههای مختلف تولید و باز تولید شناخت را پیوسته بازشناخته، تائید و بیان کرد(شناخت شناسی)
2ـ وجوه مختلف هستی را پیوسته بازشناخته، تائید و بیان کرد(هستی شناسی)
3ـ رویه های مختلف توانمند سازی را پیوسته بازشناخته، تائید و بیان کرد(سیاست)
بدين ترتيب مى توان شکلى از "ساخت" را پديد آورد که چهار هدف عمده را جستجو می کند:
1.تبدیل یک گروه قومی منفعل به یک اجتماع ملی سیاسی فعال.
2.سازماندهی فرهنگ جماعت و ایجاد یک فرهنگ عالی استاندارد و رسمی.
3.تبدیل جماعت به یک ملت دارای همگونی فرهنگی.
4.استیفای یک سرزمین-ملت و تشکیل یک دولت برای آن ملت.
آنچه گفته شد در واقع، اشاره اى نيز هست به "ضرورت تعريف يا انتخاب يک تئورى کرد-ملت باور" به عنوان جهان بينى شناختى و انتخاب يک نقشه ى راه که بهترين پيشنهاد در وضعيت کنونى و با در نظر گرفتن اقتضائات زمانى، مکانى و امکانى موجود مى تواند "ناسيوناليسم دمکراتيک" مى تواند به عنوان مناسب ترين گزينه باشد.

